معماری مدرن، به مثابه تجلی هنر و تکنولوژی در قالب بناها، میراثی از دل تحولات قرن نوزدهم میلادی است که چونان نسیمی تازه در عرصه طراحی شهری پراکنده شد. انقلابی در اندیشههای خلاقانه و کارکردگرا، معماری نوین را به مسیری نوین هدایت نمود که در آن صرفهجویی، کاربرد و زیباییشناسی را به هم تنید.
این سبک جسورانه، به دور از زیباییهای تزئینی و فرمهای تاریخی، چشماندازی ناشناخته را پیش روی اروپای صنعتی و دگرگونشدۀ پس از جنگ قرار داد. اصل راهبردی معماری مدرن، سادگی و صراحت در ابراز وجود بود که از طریق خردگرایی و کارکردگرایی، به عینیت پیوست. مصالحی که روزگاری در خدمت پیچیدگیهای ازمداومت افتاده بودند، حالا در قالب بتن، فولاد و شیشه، به بستری برای نوآوری در بناهایی همچون برج ایفل تبدیل گشتند.
لودویگ میس وَن دَر روهه، بانی “کمتر، بیشتر است”، فلسفهی سادهگرایی را در ساختاری منظم و حسابشده جاری ساخت. در این سبک معماری، معماری نه تنها به تجسم هنر بلکه به عنوان درآمیختنی از دانش و تکنولوژی به نمایش گذاشته میشود، با نقشههای هندسی و فرمهای مینیمال که بدور از پیچیدگی، فضا را گسترده و آزاد مینمایاند.
اصول حاکم بر معماری مدرن شامل استفاده از اشکال نامتقارن، سقفهای مسطح، مصالح بتن و فولادی، و البته نورگیرهای وسیع است که نور طبیعت را به درون فضاها دعوت مینمایند. پنجرههای بزرگ شفاف در این بناها، مرزها را درهم میشکنند و محیط داخلی را مستقیماً با طبیعت پیوند میزنند. در عین حال، سادگی در طراحی عملی گردیده و تزیینات غیر ضروری کنار گذاشته شدهاند.
ایران نیز با آغوش باز از این میراث نوین پذیرایی کردهاست. بناهایی نظیر موزه معماری کامران دیبا و پارک نیاوران حاصل تلاشهای میانفرهنگی در قالب معماری مدرن ایرانی هستند که همچون آینهای منعکسکننده تعادل میان ریشههای تاریخی و پیشرفتهای مدرن به شمار میآیند.
معماری مدرن، با این همه، به تندرستی و پاکیزگی شهری کمک کرده و با بهینهسازی مصرف انرژی، به حل برخی از چالشهای اصلی محیطی دست یافتهاست. در نهایت، جلوههای معماری مدرن از نمای ترموود گرفته تا نماهای شیشهای و سرامیک خشک، صورتبندیهای متنوعی برای این سبک خلق کردهاند، که خود داستانهایی نوین از تحول شهری هر دورانی به شمار میروند.